روانشناسان کمال گرا معتقدند که جامعه سالم ، جامعه ایست که هر یک از افراد آن شخصیت سالمی دارند . آنان به توانائی های خود آگاهند و دائما می کوشند تا توانائی های بالقوه شان را به فعلیت برسانند . افراد این جامعه لزوماً انسانهایی خودشکوفا و هدفمند خواهند بود که همواره به افقهای آینده و اهداف باقی مانده می نگرند و با رسیدن به هر هدفی هدف مشخص دیگری را در برابر خود ترسیم می کنند و تمام توانائی های خود را در مسیر رسیدن به آن هدف به کار می گیرند. آنها خود را در برابر خویش و جامعه خویش مسئول میشناسد و نیز مسئولیت اعمال خویش را در ابعاد فردی و اجتماعی می پذیرد .اینان بر اساس ارزشهای که به آنها معتقدند عمل می کنند و چون به آن ارزشها باور دارند و عمل بر طبق آن را برای خود ضروری می بینند از مهر طلبی رها می شوند ، بدان معنی که دلخواه ها ، تعریف و تمجید ها یا ملامتهای دیگران نیست که رفتارهای آنان را جهت داده و یا به آنان انگیزه می دهد بلکه تنها بر اساس باورهای راسخ به ارزشهایشان عمل می کنند . افراد چنین جامعه ای به ادراکی فراتر از خود دست پیدا کرده و خویش را جزئی از یک کل می بینند و به همین سبب به جای آنکه فقط برای خودشان زندگی کنند، با هم و برای هم زندگی می کنند و در نتیجه به جای آنکه فقط سرنوشت خودشان برایشان مهم باشد ، سرنوشت تمام افراد اجتماعشان به عنوان سرنوشت (کل) برایشان مهم تلقی می گردد .
این ویژگی ها که برگرفته از مجموعه نظرات اندیشمندانی مانند آلپورت ، راجرز، مزلو و اریک فروم است ناخواسته یا بهتر بگویم نادانسته تشریح بخشی از ویژگی های شخصیتی انسان مؤمن و جامعه تربیت شده در بستری از آموزه های قرآن و عترت است . اشتباه نکنید نمی گویم هرکس نامی از مسلمان بودن داشته باشد این چنین است می گویم آنان که حقیقتا تربیت یافته مکتب قرآن و عترت باشند چنین ویژگی هایی دارند حتا اگر تا کنون یک کتاب روانشناسی هم مطالعه نکرده باشند و یا حتی توان خواندن و نوشتن نیز نداشته باشند .برای تصدیق صدق مدعای من کافی است به خودتان زحمت اندکی بدهید و به آیات قرآن کریم و روایات تربیتی عترت طاهره سری بزنید .
این مقدمه را گفتم تا بگویم :
اگر نسبت به آنچه بر سر برادران و خواهران مسلمانمان در غزه می رود بی تفاوت باشیم ؛ اگر دلمان با دیگر خواهران و برادرانمان در عراق ، افغانستان ، ترکیه و سایر مناطق اسلامی نطپد ؛ اگر غصّه استضعاف بشر برایمان بی معنا باشد ؛ اگر سرنوشت انسانها بویژه خواهران و برادران مسلمانمان برایمان اهمیتی نداشته باشد ؛ اگر بی هدف ، تنها و تنها پی لذت جویی و کامیابی های فردیمان باشیم ؛ اگر رشد و تعالی ایران اسلامی مان در تمامی زمینه ها فقط به مقدار یک شعار برایمان مهم باشد ؛ اگر به خاطر نرسیدن به برخی اهداف به راحتی از پا در می آئیم و دست از حرکت و مقاومت بر می داریم ؛ اگر فکر می کنیم که سرنوشت کشورمان به ما ارتباط ندارد و قصد داریم که در انتخابات پیش رویمان شرکت نکنیم ؛ اگر فکر می کنیم که در برابر انتخابمان مسئول نیستیم و می خواهیم با 10 ، 20 ، 30 ، 40 به برخی از کاندیداها رأی بدهیم تا رفع تکلیف کرده باشیم ؛ اگر ارزشهایمان مبنای انگیزه های ما نیست ؛ اگر برایمان مهم است که دیگران ما را چگونه می بینند و درباره ما چه می گویند تا جائی که نظرات و نگاه های آنان ما را وادار کند که بر خلاف باورهای خودمان کاری کنیم تا تحسین و تشویق آنان را جلب کرده باشیم ؛ و اگر ...
... آنگاه باید در باور به بلوغ شخصیت و تربیت شدنمان در فرهنگ اسلامی تجدید نظر کنیم .
برادرم نظرت را خواندم . دوستان برادرم احمد آدینه خیر آبادی راست می گوید .
... و نیز اگر فکر می کنیم که باید برای رسیدن به نتیجه دلخواهمان حق داریم رقیب را تا سر حدّ فلاکت تخریب کنیم ؛ اگر می اندیشیم که بعد از رأی آوردن دیگر نباید به وعده ها وفادار بود ؛ اگر فکر می کنیم سر کشی به پائین نشینان شهر ها پائین تر از پرستیژ و شأن نمایندگی ماست ؛ اگر معتقدیم فعلا باید با شعار های جذاب ، جذابیت ایجاد کنیم و بعدا یا همه اونها را از بیخ و بن انکار می کنیم یا راه توجیه را در پیش می گیریم ، و اگر این هم نشد مشکل را به گردن کارشکنان و آنهایی که همیشه در پس پرده ها نمی گذارند ما خدمت کنیم می اندازیم ؛ اگر فکر می کنیم که شعارهای ما برایمان نزد خدا و ملّت مسئولیت نمی آورد ؛ اگر فکر می کنیم که حالا که کسی بعد انتخابات چه پیروز بشیم یا نشیم پیگیر ما و عمل به شعارهامون نمی شه پس می تونیم با خیال راحت به مردم دروغ بگیم و اگر فکر می کنیم نمایندگی و ریاست جمهوری و هر پست و مقام دیگه ( طعمه ) است و اگر ...
... آنگاه باز هم باید علاوه بر این که در باور به بلوغ شخصیت و تربیت شدنمان در فرهنگ اسلامی تجدید نظر می کنیم در انسان بودنمان هم تجدید نظر کنیم .
همین ، ... .
-----------------------------------------------
پی نوشت - نوشته های هم موضوع و منتخب من:
1- من رأی می دهم پس هستم ( وبلاگ عطش ) - برای همبستگی با مردم غزه ( وبلاگ گنبد افلاک ) - لج بازی انتخاباتی ( وبلاگ شهر آشوب )